کد خبر: ۶۴۹۳
۰۲ مهر ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۰

پدیده‌های پابه‌توپ شهرک شهید بهشتی

محمدحسین ماضی‌نژاد و سجاد دشتی، ۲ فوتبالیستی‌اند که از زمین‌های آسفالتی شهرک شهید بهشتی به بازی‌های استانی و تیم‌های کشوری راه پیدا کردند.

شکستن سد محدودیت‌ها و عبور از نشدن‌ها و نداشتن‌ها و نبودن‌ها؛ اراده‌ای می‌خواهد فراآهنی که بتواند در برابر تمام مشکلات قدعلم کند و با سینه‌ای سپر بگوید که می‌توانم... و پای همین یک کلمه بایستد و موفقیت‌ها را یکی پس از دیگری درنوردد. می‌توانم‌هایی سد شکن که هرچند سخت هستند، اما لحظه‌های شیرینی را در خود جای داده‌اند.

محمدحسین ماضی‌نژاد و سجاد دشتی، ۲ فوتبالیستی‌اند که با معنی‌کردن همین واژه «می‌توانم» امروز توانسته‌اند از زمین‌های آسفالتی و گل‌کوچک‌های کوچه‌پس‌کوچه‌های شهرک شهید بهشتی به بازی‌های استانی و تیم‌های کشوری راه پیدا کنند و امروز در جمع یازده نفره تیم نوجوانان و جوانان پدیده حضور داشته باشند و باوجود کوهی از مشکلات همچنان برای آنچه دوست دارند تلاش کنند.

همراه با آن‌ها می‌شویم که موفقیتشان را از همراهی‌ها و پیگیری‌های مربی‌شان، سیدنزار موسوی‌زاده، که هم‌محله‌ای‌شان است، می‌دانند و حرف‌ها و خاطراتشان را از دیروز تا امروز می‌خوانیم.

 

 ۶ بازی در رده زیر ۱۶ سال

محمدحسین: از ده‌سالگی به فوتبال علاقه داشتم و در همین زمین‌های شهرک با سید تمرین می‌کردیم. سیدنزار از بچه‌های همین شهرک است که در محدوده شهرک مربیگری و استعداد‌های بچه‌ها را کشف و شناسایی می‌کند و تا جایی هم که بتواند برای پیشرفت آنان تلاش می‌کند.

من اکنون ۱۵ سال دارم و حدود ۳ ماه است که در تیم نوجوانان زیر ۱۵ سال و کمتر از ۱۶ سال پدیده بازی می‌کنم. تاکنون ۶ بازی در رده زیر ۱۶ سال و ۳ بازی در رده زیر ۱۵ سال برای تیم پدیده داشته‌ام. اکنون هم کلاس نهم هستم.

سجاد: من از چهارسالگی توی کوچه فوتبال بازی می‌کردم و، چون دایی‌ام هم اهل فوتبال بود به این رشته علاقه پیدا کردم، اما به‌طور حرفه‌ای از ده‌سالگی فوتبال را شروع کردم.

فوتبالیست‌شدن من و کشف استعدادم توسط سید انجام شد. یک روز که در زمین زیر بلوک خانه با بچه‌ها بازی می‌کردم سید بازی من را دیده بود و بعد از بازی پیشنهاد داد که در تیم او بازی کنم.

آن موقع کلاس اول بودم و سنی نداشتم. سیدنزار همه‌جا سر می‌زند و اگر استعدادی پیدا کند به آن پرو بال می‌دهد. خودش هم از همین شهرک شروع کرده است و اکنون مدرک مربیگری c ایران و آسیا را دارد.

تیم‌های زیادی هم داشته است که از همین بچه‌های شهرک بوده‌اند مانند تیم شهدای شهرک بهشتی، مهاجر، رستاخیز، شهدای خرم‌آباد و... من ۱۷ ساله‌ام و مثل محمدحسین حدود ۳ ماه است که به پدیده راه یافته‌ام.

در این مدت ۱۰ بازی در رده جوانان این تیم داشته‌ام. کلاس ۱۱ رشته معماری هم هستم.

محمدحسین: اینکه من سمت فوتبال آمدم به خاطر علاقه‌ام بود. دنبال جایی بودم که هنرم را نشان دهم که متوجه شدم همین فوتبال جای خوبی است هرچند سختی‌های زیادی دارد.

در خانواده ما هم ورزش جایگاه ویژه‌ای دارد و پدرم هندبالیست بوده و در دوران دانش‌آموزی ۳ بار قهرمان مشهد شده و تا منتخب استان هم رفته، ولی ادامه نداده است.

سجاد: ما فوتبال را از محله و کوچه شروع کردیم و سیدنزار پدر فوتبالی ماست. او کمک‌های زیادی به ما کرده و به لطف او پیشرفت‌های زیادی داشته‌ایم.

۱۴ بازی کشوری

محمدحسین: من در یکی از بازی‌ها خیلی خوب درخشیدم و همین باعث شد که سید من را به تیم آفاق بفرستد.

بعد از آن در تیم‌های ذوب‌آهن خراسان در رده نونهالان بازی‌های کشوری داشتم. سر جمع سال گذشته ۱۴ تا بازی کشوری انجام دادم. امسال هم ۱۰ بازی استانی داشته‌ام و ۶ بازی کشوری.
سجاد: من هم جمعه ۳۵ بازی کشوری و استانی داشته‌ام.

سال گذشته در رده نوجوانان بازی می‌کردم، ولی چون سید دید استعداد دارم من را به رده بزرگسالان فرستاد و در این رده بازی کردم البته با پیگیری‌های زیاد توانستیم مجوز این‌کار را بگیریم و خیلی سخت بود.

من تابه‌حال در تیم‌های مهاجر، مدرسه فوتبال عالی حرفه‌ای بابک، آفاق و پدیده در رده‌های کشوری، استانی و شهری بازی کرده‌ام. پارسال در تیم بزرگسال مهاجر بازی کردم و بعد از کسب تجربه با راهنمایی‌های سید و آقای علی‌پور حمزاوی سمت پدیده رفتم.

 

تمرین قهرمانی پدیده‌های پابه‌توپ

 

 در ترکیب اصلی هستیم

محمدحسین: من هم در تیم‌های آفاق مشهد، ذوب‌آهن استان خراسان رضوی، مهاجر مشهد، نمازگزاران استان و پدیده بازی کرده‌ام. اکنون هر دو ما در ترکیب ۱۱ نفر اصلی تیم نوجوانان و جوانان پدیده هستیم و برای رسیدن به این جایگاه خیلی تلاش کرده‌ایم.

سجاد: برای اینکه خودمان را در این تیم جا بیندازیم خیلی تلاش کردیم. از اول که ما را جزو ۱۱ نفر اصلی نگذاشته بودند بلکه خودمان را ثابت کردیم تا ما را انتخاب کردند.

۲ هفته برای تیم پدیده امتحان می‌دادیم. فوتبال رشته‌ای است که در آن باید دیده شوی، ولی با تمام تلاش‌ها باز هم دست‌های پشت پرده زیاد است که مانع پیشرفت می‌شود و درکل در این رشته سختی زیاد باید بکشی.

من که برنامه‌ام را برای سطح اول جهانی‌شدن و بازی‌کردن در تیم‌های اروپایی بسته‌ام و تمام تلاشم را می‌کنم که به این هدف دست پیدا کنم. به قول سید باید برنامه‌هایمان را هر روز تعالی بدهیم و برای رسیدن به آن‌ها تلاش کنیم.

محمدحسین: برای فوتبال باید هزینه کرد و تلاش و پشتکار زیادی داشت. اکنون یکی از مشکلات اصلی ما همین تأمین هزینه‌هاست. یک جفت کفش حدود ۸۰۰ هزار تومان می‌شود و تیم‌هایی که برای آن‌ها بازی می‌کنیم فقط امکانات اولیه را برای ما تأمین می‌کنند و خبری از حقوق یا پرداخت هزینه‌ای نیست.

نقاشی ساختمان انجام می‌دهم

سجاد: من خودم یکی، دو سالی است که برای تأمین هزینه‌های فوتبالم تابستان‌ها هرچند کم سرکار می‌روم و بنایی یا نقاشی ساختمان می‌کنم تا بخشی از هزینه‌هایم را تأمین کنم. سختی زیاد کشیدیم و آقا سید هم در کارش خیلی جدی است. البته همین سختی‌ها بود که ما را به اینجا رساند و پیشرفت کردیم.

در زمین‌های آسفالت خیلی اذیت شدیم تا به زمین‌های چمن راه پیدا کردیم. حتی اوایلی که رفته بودیم پدیده برایمان خیلی سخت بود، چون هیچ‌کدام از بچه‌ها را نمی‌شناختیم و بیشتر بچه‌ها هم از تیم ملی بودند، ولی تلاش کردیم تا به آن‌ها برسیم و کم‌کم با بچه‌ها هماهنگ شدیم.

محمدحسین: از بازی‌ها و سال‌هایی که گذشته است خاطره زیاد داریم، ولی بهترین خاطرات ما خاطرات مربوط به برد‌ها و گل‌های دقیقه نودی است که یکی‌اش مربوط به بازی است که چند وقت پیش داشتیم.

در این بازی عقب بودیم و در دفاع چپ بازی می‌کردم. اتفاقی توانستم با زدن دریبل و در دقیقه ۹۰ گل بزنم و نتیجه بازی را برابر کنم که این گل و نتیجه برایم خیلی جذاب بود. البته من در پست دفاع بازی می‌کنم.

سجاد: من هم از این خاطره‌ها زیاد دارم. وقتی در محلات بازی می‌کردیم در یک بازی تیم ما عقب بود که توانستم همه را دریبل بزنم و سمت دروازه حریف بروم و گل بزنم. آن گل باعث راه‌یافتن ما به فینال شد و برای ما خاطره‌ای ماندگار ساخت.

محمدحسین: ما در تیم‌های محلات منطقه ۶ خیلی بازی کرده‌ایم و افتخارات زیادی برای منطقه داشته‌ایم و بعد از محلات و زمین‌های همین منطقه به تیم‌های بالاتر راه یافتیم.

سجاد: سال ۹۳ هم من به‌عنوان آقای گل معرفی شدم. آن سال ۱۳ تا گل زده بودم. من هم ۳ سال در محلات بازی کرده‌ام و بعد از آن به رده نوجوانان رفتم و بعد هم آمدم بزرگ‌سالان. البته اکنون در رده جوانان پدیده بازی می‌کنم.

اولویتم فوتبال است

محمدحسین: اولویت من در زندگی همین فوتبال است، ولی خانواده‌ام اصرار دارند که بیشتر به درسم برسم. شاید برای کسب درآمد سراغ کاری بروم، ولی فقط برای فوتبال برنامه‌ریزی کرده‌ام.

سجاد: خانواده من هم تشویقم می‌کنند، ولی مثل محمدحسین به درس تأکید دارند، ولی من خیلی جدی به فوتبال برای آینده فکر می‌کنم. در همین شهرک بچه‌های زیادی بوده‌اند که به رده‌های خوبی در فوتبال رسیده‌اند.

ولی به خاطر هزینه‌ها یا ناامیدی یا مخالفت‌های خانواده ادامه نداده‌اند. اما یکی دو نفری هم از همین شهرک رفته‌اند تهران و در تیم‌های سرشناس بازی می‌کنند.

محمدحسین: مشکلات زیاد است، ولی ما، چون هدف بزرگی داریم از پس آن‌ها برمی‌آییم. مشکلات مالی یا حتی اتفاقاتی که پیش می‌آید همیشه هست، ولی ما ادامه می‌دهیم.

البته من خودم تابه‌حال آسیب جدی در فوتبال ندیده‌ام، اما سجاد ۲ سال پیش از ناحیه زانو آسیب دید و با روحیه‌ای که سید به او می‌داد و آب‌درمانی دوباره توی زمین آمد.

آن‌زمان که آسیب دید بیمه ورزشی هم نداشتیم و هزینه زیادی کرد، ولی ادامه داد و فوتبال را کنار نگذاشت.

سجاد: آن سال بیمه نداشتیم، ولی اکنون بیمه ورزشی داریم که نمی‌دانم اگر خدای نکرده مشکلی پیش بیاید کارآمد هست یا نه!

اما با تمام این‌ها بچه‌های محله هم خیلی به ما روحیه می‌دهند و این‌طور نیست که حسادت به ما داشته باشند. همیشه می‌گویند که با جدیت بیشتر ادامه دهیم و این ورزش ما مورد توجه خیلی از اهالی است چرا که مانعی برای جذب‌شدن به حواشی است.

با بچه‌های شهرک تمرین می‌کنیم

محمدحسین: اکنون ما روزی ۲ یا ۳ ساعت تمرین در زمین‌های چمن داریم، ولی در کنار آن تابستان‌ها که سید با بچه‌های محله کار می‌کند به او کمک می‌کنیم و با بچه‌های کوچک‌تر تمرین می‌کنیم و چیز‌هایی را که یاد گرفته‌ایم به بچه‌های شهرک و کسانی که از اطراف می‌آیند یاد می‌دهیم.

سجاد: وقتی با بچه‌ها کار می‌کنیم یاد دوران کودکی خودمان می‌افتیم و خوشحالیم از اینکه بچه‌ها سمت ورزش می‌آیند و جذب دود و دم‌ نمی‌شوند.

محمدحسین: به لطف خدا هر روز و با هر بازی توانسته‌ایم توانمندتر و حرفه‌ای‌تر بازی کنیم و در اولین بازی‌های انتخابی خوب بدرخشیم.

با تمام این احوال خیلی پیش آمده است که به ما گفته‌اند شما جایی برای پیشرفت و ادامه ندارید و بالاتر نخواهید رفت یا اینکه می‌گویند ادامه فوتبال جیب پر پول می‌خواهد، اما ما به این حرف‌های ناامیدکننده گوش نداده‌ایم و برای هدفمان تلاش کرده‌ایم.

سجاد: من برای بازی به شهر‌هایی مثل ساری، تهران، تبریز و خوزستان رفته‌ام و در ارومیه هم چند روز آینده بازی خواهیم داشت.

از بچگی هم که فوتبال نگاه می‌کردم به بازی رونالدو خیلی علاقه داشتم و او را دوست داشتم، ولی اکنون باتوجه به اینکه پستم هافبک است و در این پست توانایی بیشتری دارم به بازی‌های تونی کروس، بازیکن رئال مادرید، بیشتر توجه‌ می‌کنم.

محمدحسین: من هم باتوجه به اینکه دفاع آخر هستم به بازی‌های سرخیو راموس، بازیکن اسپانیایی تیم فوتبال رئال مادرید و تیم ملی فوتبال اسپانیا توجه می‌کنم که در پست مدافع بازی می‌کند.

من از زمانی که فوتبال را شروع کرده‌ام به او علاقه داشته‌ام. بازی‌هایی هم که داشته‌ام در شهر‌های بابلسر، تهران، گرگان و همین اطراف بوده است.


سجاد: از زحمات سیدنزار هم تشکر ویژه داریم چراکه برای ما زحمت زیادی کشیده است. امیدوارم در آینده بتوانیم به اهداف فوتبالی‌مان دست یابیم و در تیم‌های بهتر و در رده‌های بالاتر باشیم.



این گزارش دوشنبه  ۱۲ آذر ۱۳۹۷  در شماره ۳۱۷ شهرآرامحله منطقه ۶ چاپ شده است.

ارسال نظر